هیپنوتیزم


 
زندگی بشر امروزی با مشکلات ومسائل خاصی گره خورده که نشات گرفته از زندگی مادی ومصرفی اواست .فعالیت های روزمره اش به گونه ای است که اورا ازبخش دیگری ازوجودش دورکرده . زندگی یک بعدی و توجه، صرف به برآوردن نیازهای مادی ومصرفی زندگی اش را سرشارازاسترس و اضطراب ونگرانی کرده .درنتیجه بیش ازهرزمان دیگری این احساس به سراغش آمده که خلاء بزرگی را دروجود خود حس می کند وبرای برطرف کردن این خلاء وکمبود، سراغ مکاتب وشیوه هایی رفته که گاه ریشه درگذشته ی تاریخ دارند ویا به نظرمی رسد، فعالیت های به دورازعقل و منطق هستند . مدیتیشن ، تله پاتی ، انواع واقسام شیوه های تمرکز که بیشترشان برگرفته ازفرهنگ مشرق زمین هستند.این نوع شیوه ها وروش ها امروز وقت بخش زیادی ازمردم دنیا را به خود اختصاص داده .هرچند شاید درنگاه اول این نوع شیوه ها به نظرغیرمنطقی وعقلانی می رسند اما اگردقت کنیم که انسان فقط یک وجود جسمانی نیست که بشود با شیوه های مادی وزندگی مصرفی اورا اقناع کرده نمی توانیم موضوعاتی چون تله پاتی، مدیتیشن، انواع ذن را شیوه های غیرعقلانی بدانیم بلکه باید گفت همه این ها برای پاسخ گویی به آن قسمت ازوجود آدمی است که درزندگی مادی ومصرفی امروزی ازآن غفلت شده . گرچه شاید بسیاری ازاین نوع شیوه ها ومکاتب ریشه درگذشته دارند و به نظر می رسد مخصوص یک جامعه بدوی وابتدای است اما امروزه بسیاری ازآنها به خوبی جوابگوی بشرامروزی بوده وهست. 

هیپنوتیزم هم مانند اموردیگر درگذشته ی نه چندان دورمورد بی مهری وبی توجه ایی بسیاری اردانشمندان واندیشمندان قرارگرفته بود. اما امروز بیش ازدیگر روش ها توجه همین دانشمندان واندیشمندان را به خود جلب کرده وازآن برای درمان بسیاری ازبیماریهای روانی و جسمی بهره می برند ودرجاهایی که داروها قادربه درمان بعضی ازاشکال بیماری ها نیستند ازهیپنوتیزم کمک می گیرند .خصوصا" نقش آن را درروان درمانی وعلم پزشکی نمی توان ازیاد برد .استفاده ازروان پزشکی یک ابتکاردرمانی ناب وبسیارعالی است .بسیاری ازانواع پریشان خاطریها یی هستند که با تمام سادگی ابتدایی خود می توانند تبدیل به بیماری های راونی شدیدی بشوند .این اشکال های ابتدایی نه تنها موجب پیدایش بیماریهایی می شوند که گاه ریشه ی جسمانی ندارند ، بلکه می توانند آثارناگواری روی فرد بگذارند که دررفتاروافکاراو نمود پیدا می کند. ازطریق هیپنوتیزم وتلقیناتی که درحین کارانجام می شود می توان ریشه بسیاری ازاین بیماری ها را کشف کرد و آنها را برای همیشه ازذهن شخص بیمار بیرون کرد .خلسه ی هیپنوتیزم که درآن فرد هیپنوتیزم شونده دچارش می شود دارای چنان حالت جذبه و گیرایی عمیقی است که می تواند تمام آنچه را هیپنوتیزم کننده می گوید با جان و دل گوش کند و بعد همه چیز را بپذیرد .این روش تاکنون به منظوررفع بسیاری ازبیماری ها وعادت ها ی ناپسند هم چون اعتیاد ودرد های مزمن استفاده شده ونتایج موفقیت آمیزی به همراه داشته .

هیپنوتیزم چیست وچه کاری می کند ؟‌

ازهیپنوتیزم تعاریف زیادی شده است 

 ‍« هیپنوتیزم راهی علمی است برای کنترل روان آدمی .چراغی که با کمک آن دسترسی ودیدار ازپیچیده ترین وپوشیده ترین دالانها وانبارهای دژافکاربشری امکان پذیرمی شود »

«هیپنوتیزم حالت روانی خاصی است که شامل ویژگیهای به خصوصی است وازنظرظاهرکاملا" شبیه خواب است وبه وسیله ی رفتارهای ویژه ای که دارای سطح آگاهی متفاوتی ازسطح هوشیاری معمولی است مشخص می شود ودراین حالت میزان پاسخ دهی وپذیرندگی افزایش می یابد به طوری که اهمیت ادراک تجربیات درونی همانند ادراک طبیعی واقعیتهای خارجی می باشد »

واژه هیپنوتیزم ازکلمه هیپنوز،که یک لغت یونانی و به معنی خواب است گرفته شده .

تاریخچه آن به دوران قدیم برمی گردد به کشورهایی مانند هند ،مصر،یونان ، وایران . درایران باستان مغ ها می توانستند با تحمل سختی های زیاد ،خود را به مرحله ای ازخلسه برسانند ودرآن حالت نسبت به درمان بعضی ازبیماری ها اقدام کنند .دریونان ومصرمعابد خاصی تحت عنوان معابد خواب وجود داشته که ساحران دراین معابد قادربودند افراد را به وسیله اوراد خاصی دریک حالت مشابه خواب قرارداده وسپس کارهای به خصوصی را روی آن افراد انجام دهند 

اما تاریخچه استفاده مجدد آن به دوران فرانس آنتوان مسمربرمی گردد ( قرن هیچدهم ) این پزشک اتریشی معتقد بود که انسان دارای حوزه انرژی خاصی تحت عنوان مغناطیس حیوانی می باشد که ازطریق آن می توان بیماری ها را درمان نمود .او بیماران خود را درحالت خلسه قرارمی دادو به شکل وظاهرخاصی برآنها وارد می شد وازاین طریق آنها را درمان می کرد .

ازروش هیپنوتیزم برای موارد مختلفی استفاده می شود .هیپنوتیزم را درواقع باید یک روش درمانی دانست و بیشترین استفاده آن درروانپژشکی است که باید آن را یک ابتکاردرمانی ناب وبسیارعالی دانست .بسیاری ازپریشان خاطری ها وجود دارند که با تمام سادگی ابتدایی خود می توانند به بیماری های روانی شدیدی منجرشوند .این اشکال نه تنها دررفتاربیماران خود را نشان می دهد و آثارناگواری برجا می گذارد بلکه موجب بیماریهایی می شود که اصلا" ریشه جسمانی ندارند .ازطریق هیپنوتیزم وتلقیناتی که درحین انجام کارگفته می شود می توان ریشه بسیاری ازاین بیماری ها را کشف و نسبت به ریشه کنی آنها ازذهن بیماربرای همیشه اقدام کرد .خلسه هیپنوتیزم که درآن فرد فرومی رود دارای چنان جذبه وگیرایی است که شخص ،با جان ودل ومیل و اشتیاق به آنچه هیپنوتیزم کنند ه می گوید گوش می دهد وبه آن عمل می کند .این روش تاکنون به منظوررفع بسیاری ازبیماری ها و عادتهای ناپسند هم چون اعتیاد ودرد های مزمن استفاده شده ونتایج موفقیت آمیزی به همراه داشته .

هیپنوتیزم را به دودسته تقسیم می کنند 

1- دگرهیپنوتیزم 

2- خود هیپنوتیزم 

دردگرهیپنوتیزم ،هیپنوتیزم کنند را عامل یا هیپنوتیزور، وهیپنوتیزم شونده را سوژه می گویند 

دگرهیپنوتیزم درسرمرحله انجام می شود 

توجیه – القاء – کنترل 

درمرحله ی نخست باید سوژه را به طورکامل توجیه کرد وتوضیحات لازم را برای کاری که می خواهیم انجام بدهیم دراختیاراوبگذاریم. درصورت عدم توجیه ممکن است سوژه به طورنا خودآگاه مقاومت کند .

درمرحله القاء با ارائه ی تلقینات کلامی که به صورت متوازن وهماهنگ ارائه می شود سوژه به خواب می رود .

مرحله سوم کنترل سوژه درخواب است باید توجه داشت که این نوع خواب با خواب معمولی تفاوت دارد درخواب معمولی همه ی اعضای بدن بی حرکت می شوند اما درخلسه هیپنوتیزم تنها تن سوژه است که هیچ حرکتی نمی کند اما ذهنش کم وبیش بیدار است درواقع او درسطح آلفا است سطحی که خواب، عمیق نیست برای همین است که هیپنوتیزور باید مراقب باشد که سوژه به خواب عمیق فرو نرود .علائمی که سوژه ازخود نشان می دهد این ها هستند : کاهش فعالیت جسمانی ، تنفس عمیق ، تنگ شدن چشم ،افتادن پلک ، افزایش ترشح اشک ،....

نوع دیگرهیپنوتیزم ،خود هیپنوتیزم است .دراین مرحله تمام مراحلی که توسط فرد دیگری روی انسان انجام می شود. به وسیله ی خودش انجام می گیرد وتقریبا مشابه دگرهیپنوتیزم است .دراینجا لازم است گفته شود که نمی توان فردی را برخلاف میل واراده ی اوهیپنوتیزم کرد.هیپنوتیزم یک القای ارادی است واگرسوژه خودرا درشرایطی که هیپنوتیزورمی گوید قرارندهد هیچ اتفاقی نمی افتد .به این دلیل است که می گویند همه ی انواع هیپنوتیزم خود هیپنوتیزم هستند،یعنی به میل واراده ی خود سوژه است که به خلسه هیپنوتیکی فرومی رود .خود هیپنوتیزم نیزهمانند دگرهیپنوتیزم به شکوفایی وتثبیت شخصیت انسان کمک می کند دراین مرحله چون شخص به خلسه فرومی رود وخودش را به سطح آلفا می برد وبدن درحالت خواب قرارمی گیرد ،بنابراین هیچ چیزی به عنوان استرس وارد خون نمی شود.ضربان قلب وتنفس آهسته ترمی شود فشارخون پایین می آید گلبول های سفید خون محکمتربه رگهای خونی می چسبند وشش ها حالت گشادی پیدا می کنند اسید معده کاهش می یابد وبه علاوه هیچ گونه هورمونی درارتباط با استرس وارد جریان خون نمی شود .درحالت هیپنوتیزم بدن قادراست گلبولهای خونی بیشتری تولید کند برای همین است که سرطان هم درهیپنوتیزم درمان می شود پس باید گفت هیپنوتیزم توانا ییهایی دراختیارشخص قرارمی دهد که با مطالعه وتلاش ارادی نمی توان به آنها دست یافت برای حصول به چنین تواناییهایی ابتدا فرد باید فهرستی ازویژگیهای شخصی واستعداد وقابلیت اولیه ی خود تهیه کند ،سپس هدفهایی را که مایل است به آنها دست یابد وهمچنین مراحلی را که سریعتربه این هدفها می رسد به دقت مشخص کند تا با روشنی کامل دراین را ه قدم بردارد .

 

  درخشان


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد