فوبی


فوبی چیست ؟
 

پادشاهی با غلامی عجمی درکشتی نشست وغلام ، دیگردریا را ندیده و محنت کشتی نیازموده ، گریه وزاری درنهاد ولرزه براندامش اوفتاد، چندان که ملاطفت کردند آرام نمی گرفت و عیش ملک ازاو منغض بود .چاره ندانستند .حکیمی درآن کشتی بود ملک را گفت اگرفرمان دهی ،من اورابه طریقی خاموش گردانم .گفت غایت لطف وکرم باشد .بفرمود تا غلام را دردریا انداختند .باری چند غوطه خورد مویش گرفتند، وپیش کشتی آوردند.به دودست سکان کشتی آویخت .چون برآمد به گوشه ای بنشست وآرام یافت ملک را عجب آمد .دراین چه حکمت بود؟ گفت ازاول محنت غرقه شدن ناچشیده بود ،وقدرسلامت کشتی نمی دانست .همچنین قدرعافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتارآید .1

غلامی که سعدی علیه ا لرحمه دراین حکایت ازگلستان خود ذکراورا آورده ،‌دچارنوعی ترس وهراس بیمارگونه شده بود که ریشه درواقعیتهای بیرون نداشت وازذهن بیماراو به وجود آمده بود .حکیم که ازرازبیماری او اگاه بود به وسیله روشی که به آن غوطه وری می گویند توانست اورا ازاین ترس وهراس بیمارگونه رهایی بخشد واورا نیزهمانند بقیه ی آدمهای داخل کشتی تبدیل به فرد آرام وسا کت کند .

امروزه به این نوع ازبیماری ها فوبی می گویند.فوبی ازکلمه فوبوس ( phobos) خدای ترس یونانیان گرفته شده .فوبی درلغت به معنی ترس غیرمنطقی وغیرواقعی تعریف شده است و آن را نفرت وترس بیمارگون هم گفته اند .

این ترس غیرمنطقی وغیرواقعی درکارکردهای معمولی شخص وروابط اجتماعی او ایجاد تداخل می کند ومانع ازآن می شود که شخص بتواند یک روابط منطقی وپایداربا محیط واطرافیان خود برقرارکند.چرا که این بیماری شخص مبتلا را دچارهراس واضطراب بیمارگونه ازقرارگرفتن درشرایط وموقعیتهای گوناگون می کند .وحتی ممکن است اشیاء وعوامل به خصوصی هنگام مواجه شدنشان دراو ایجاد تنش وهراس کند .شخص فوبیک به صورت هوشیارانه ای ازهرگونه فعالیت اجتماعی وموقعیتهایی که که منبع ترس است دوری می کند .مثلا دریک نوع بیماری فوبی که به آن گذرهراسی ، یا بازارهراسی ، می گویند شخص مبتلا هیچ وقت سعی نمی کند درچنین موقعیتهایی قراربگیرد ، چرا که تصوراو براین است که درصورت بروزحادثه ای دراین مکان، امکان کمک به اویا وجود ندارد ، یا کم است. ویا فردی که ازحضوردرمکان های اجتماعی ، مثل رستوران ، هراس دارد ،هم دچاراین توهم است که درصورت حضوردرچنین مکانی تمام کسانی که درآنجا حضوردارند، نگاه خود را متوجه او می کنند .درصورتی که تمام این تصورات ریشه درواقعیت ندارند وازذهن بیمارگونه شخص مبتلا نشات گرفته است .اما هرچه هست این نوع بیماری .مانع ازآن می شود که فرد، رفتارسالمی با محیط اطراف خود داشته باشد واورا تبدیل به فردی اجتماع گریز می کند .این بیماری به گونه است که حتی تصورش می تواند دراو ایجاد دلهره ،هراس واضطراب کند .درنظربگیرید فردی را که دچارهراس ازارتفاع است( یک نوع فوبی شایع ساده) که خیلی ها گرفتارش شده اند .این شخص حتی اگردرعالم خیال تصورکند درارتفاعی قراردارد بی اختیاردچارلرزش دست وپا عرق واضطراب می شود .

امروزه فوبی شایع ترین اختلال روان پزشکی است به طورمتوسط بین 5 تا 10 وحتی گفته اند تا 25 درصد افراد دچاریکی ازانواع این بیماری هستند .البته درموارد زیادی این بیماری آنقدرشایع نیست که فرد نیازی به مراجعه پزشک داشته باشد .

فوبی انواع مختلف دارد .معروفترین آنها گذرهراسی با بازارهراسی وفوبی ها ی اجتماعی هستند .اما درکنارشان باید ازانواع فوبی های ساده هم نام برد .مانند .ترس ازارتفاع ، وحشت ازقرارگرفتن درمکان های بسته مثل اسانسوروهم چنین ترس ازحیوانات ریز ودرشت .

علائم بیماری خود را به صورت تپش قلب ، لرزش دست وپا ،گر گرفتگی وبروزانواع افکارمنفی وغیرمنطقی نشان می دهند .

درایجاد فوبی ها عوامل گوناگونی دخیل هستند که باید مجموعه ای ازعوامل زیست محیطی ، وراثتی درکنارعوامل غیرمحیطی وروانشناختی را نام برد .معمولا ریشه این بیماری مثل بسیاری ازبیمارهای روانی دیگرریشه درگذشته خصوصا دوران کودکی دارند .اولین بارهم فروید که به تشخیص این بیماری درسال 1909 نایل گردید با شنیدن سخنان پسرکوچکی به نام هانس متوجه آن شد.

فروید بیماری را دارای چند مرحله دانست که نخستین مرحله آن مربوط به رابطه کودک با پدرخود بود.هانس علاقه شدیدی به پدرخود داشت ازطرفی ازاوهم وحشت داشت که این وحشت ازپدررا جایگزین چیزی دیگرکرده بود .به هرحال نباید گذشته افراد خصوصا" کودکی افراد را دربروزاین بیماری ازیاد برد .دربعضی ازکودکان نوعی فشارهمراه با عوامل محیطی مثل دعوای پدرومادروتند خویی برادروخواهرهای بزرگتر به همراه عوامل روانشناختی دست به دست هم می دهند واین بیماری را دراو به وجود می آورند .

برای درمان این بیماری امروزه روش های زیادی است ،استفاده ازانواع داروها گرفته تا روش های رفتاردرمانی دربرطرف کردن این بیماری می توانند نقش مهمی داشته باشند .چند شیوه وروش دررفتاردرمانی هست که می تواند به تدریج این بیماری را ازشخص مبتلا دورکند .مانند حساسیت زدایی منظم وخیالی ، غرقه سازی همان روشی که حکیم حکایت سعدی به کاربرد وهمچنین سرمشق گیری .

ازطرفی بعضی ها هیپنوتیزم را بهترین روش می دانند چرا که ازطریق خلسه ای که به هنگام عمل هیپنوتیزم به شخص دست می دهد می تواند تمام شیوه های ذکرشده دربالا رادر ذهن اوتزریق کرد . 

 

 

1- حکایت 7 ازگلستان سعدی .کلیات سعدی براساس تصحیح محمد علی فروقی به نشر1386 صحفه 17 و18                                                            درخشان


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد